محاکمه پیرترین قاتل ایران ...

به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال ۱۴۰۰به دنبال کشته شدن زنی ۷۵ ساله به نام رباب در در خانهاش در پرند رباط کریم آغاز شد.
وقتی مأموران رهسپار خانه قربانی شدند با جسد خونین زن سالخورده روبه رو شدند که در آشپزخانه قرار داشت و ماهیتابهای خونین کنار وی افتاده بود.شواهد نشان میداد پیرزن با ضربههای ماهیتابه و چاقو از پای درآمده هست.
پسر قربانی که پلیس را مطلع کرده بود به مأموران گفت: من چند سال هست ازدواج کردهام ولی هر روز به مادر و پدر پیرم سر میزنم یا با آنها تلفنی صحبت میکنم.
امروز هرچه تماس گرفتم کسی تلفنم را جواب نداد، نگران شده بودم مقابل در خانه رفتم.
وقتی پدرم در را باز کرد از ایشان پرسیدم چرا مادرم جواب تلفن را نمیدهد.
ولی ایشان گفت مادرت خسته بوده و به خواب رفته هست.
من که از لحن صحبت پدرم به ایشان مشکوک شده بودم وارد آشپزخانه شدم و ناباورانه جسد مادرم را دیدم که غرق خون روی زمین افتاده بود.
نبض ایشان را گرفتم و متوجه شدم جان سپرده هست.
وی ادامه داد: من که شوکه شده بودم سراغ پدرم رفتم و از ایشان سؤال پرسیدم.
ولی ایشان مدعی شد وقتی از خانه بیرون رفته بود چنین بلایی سر مادرم آمده هست.
من که به ماجرا مشکوک شده بودم به سرعت با پلیس تماس گرفتم.
به دنبال اظهارات پسر جوان، مأموران پدر ۸۵ ساله وی را بازداشت کردند ولی وی مدعی شد از نحوه قتل همسرش اطلاعی ندارد.
اعتراف به جنایت خانوادگی
وی گفت: من و رباب ۶۰ سال پیش باهم ازدواج کردیم با اینکه من بسیار به ایشان محبت میکردم ولی ایشان هیچ محبتی به من نمیکرد و همیشه به من بیتوجهی میکرد.
بود و نبودم برایش مهم نبود و تمام توجهاش به پسرمان بود.
وی ادامه داد:من به بیماریهای زیادی مبتلا شدم و بارها حالم بد شده ولی ایشان مرا با حال بد رها میکرد و به خانه پسرمان میرفت.
اوبه تازگی تمام اموالمان را به نام پسرمان کرده بود و من بیشتر احساس پوچی میکردم تا اینکه آخرین بار در آشپزخانه باهم بحث کردیم.
من از ایشان خواستم تا اخلاقش را عوض کند ولی ایشان به من بیاعتنایی کرد و دعوا میان ما بالا گرفت.
من که عصبانی شده بودم از کوره در رفتم و با ماهیتابه به سرش زدم.
ایشان به من حمله کرد و من چاقوی آشپزخانه را به سمتش گرفتم و دیگر چیزی نفهمیدم.
وقتی به خودم آمدم که ایشان روی زمین افتاده بود.
من که ترسیده بودم لباسهای خونی خودم را در کیسه زباله گذاشتم و بیرون بردم.همان موقع پسرمان به خانه آمد و متوجه موضوع شد و به پلیس خبر داد.
نخستین سرنخ
مأموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی دوربینهای مداربسته ساختمان پرداختند.
در بررسیها معین شد در زمان وقوع جنایت، رباب و همسرش در خانه تنها بود ها ند و ساعتی بعد محمود با در دست داشتن کیسهای مشکی از خانه خارج شده هست.با به دست آمدن این سرنخ، مأموران زبالههای نزدیک ساختمان را بررسی کردند و کیسهای را که این پیرمرد به سطل زباله انداخته بود پیدا کردند که در آن چند لباس خونی وجود داشت.
با افشای راز جنایت خانوادگی محمود تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل همسرش اعتراف کرد.
در دادگاه
وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری 1 استان تهران فرستاده شد تا از خود دفاع کند.
در ابتدای جلسه فرزندان قربانی اعلام گذشت کردند و گفتند حاضر به قصاص پدرشان نیستند.
ولی پسرکوچک قربانی قصاص خواست.
وی درحالیکه اشک میریخت در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من اولین نفری بودم که وارد خانه شدم و بالای سر جسد مادرم رسیدم.
من هر روز به آنجا میرفتم و به پدر و مادرم سر میزدم.تاکنون خاطره آن روز از ذهنم پاک نشده و من نمیتوانم از خون مادرم گذشت کنم.
به همین خاطر برای پدرم قصاص میخواهم.
سپس متهم سالخورده که در حمام زندان زمین خورده و مهره کمرش شکسته و با آمبولانس از زندان به دادگاه منتقل شده بود به سختی از جا برخاست تا در جایگاه ویژه بایستد.
ولی چون پیرمرد توان حرکت نداشت به کمک مأموران بدرقه روی صندلیهای دادگاه دراز کشید تا از خود دفاع کند.
وی که به سختی صحبت میکرد گفت: مدتی قبل در حمام زندان زمین خوردهام و مهره کمرم شکسته و وضعیت خوبی ندارم.من روزهای سختی را در زندان میگذرانم و امروز هم با آمبولانس به دادگاه منتقل شدم.
من اتهام قتل را قبول ندارم و بیگناه هستم.
وی ادامه داد: بیمار بودم و در بستر بیماری خوابیده بودم.ساعت ۴ صبح بود که با سیلیای که به صورتم خورد از خواب بیدار شدم.من همسرم را دیدم که بالای سرم ایستاده بود.
ایشان با عصا ضربهای به سینهام زد که عصا شکست.
حتی وقتی مأموران پلیس به خانهام آمدند عصای شکسته را صورتجلسه کردند.
همسرم چاقو در دست داشت و میخواست مرا بکشد.به همین خاطر ایشان را هل دادم.
من چاقویی در دست نداشتم و نمیدانم همسرم چطور کشته شد.
ممکن هست در حین درگیری چاقویی که در دستان همسرم بوده با ایشان برخورد کرده و موجب مرگش شده باشد.
متهم ادامه داد:من به بیماری فشار خون بالا مبتلا هستم و در آن لحظه چشمانم جایی را نمیدید.اصلاً متوجه نشدم چاقو چطور با همسرم برخورد کرد.
من قبلاً تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم ولی حالا میگویم ضربهای به همسرم نزدم.
پیرمردگفت: من و همسرم سالها مدام با هم درگیر بودیم و علت درگیری ما همین پسری هست که حالا برای من قصاص خواسته هست.
من ۲ مغازه و 1 خانه به ایشان دادم ولی ایشان اجاره آنها را به من نمیداد.
حتی خانه برادرش را هم از ایشان گرفته بود.من بارها در این باره با ایشان صحبت کردم ولی گوشش بدهکار نبود.
همسرم با ایشان همدست شده بود تا تمام ثروتم را بالا بکشند.
من سر همین موضوع مدام با همسرم درگیری داشتم.
سپس وکیل وی روبه روی قضات ایستاد و گفت: بررسی پرونده نشان میدهد قربانی از همسرش قوی هیکلتر بوده.متهم سالها پیش سکته کرده و قادر به حرکت نبوده و طبق گفته فرزندانش حتی برای حمام کردن نیز نیاز به کمک داشته هست.
با توجه به شرایط متهم به نظر میرسد وی قدرت قتل همسرش را نداشته و در کشمکش با همسرش چاقو ناخواسته با ایشان برخورد کرده هست.
موکلم از خودش دفاع کرده و عصای شکسته در صحنه جنایت نیز صورتجلسه پلیس شده هست که تأیید کننده ادعای متهم هست.
وی ادامه داد: موکلم هنگامی که بازداشت شد صورتش زخمی و متورم بوده و این نشان میدهد همسرش هنگامی که ایشان در خواب بوده به ایشان حمله کرده و ایشان را کتک زده هست.
به نظر میرسد موکلم در دفاع از خودش دست به قتل زده و قتل عمدی نبوده هست.
از این رو تقاضای برائت وی از اتهام قتل عمدی را دارم.
با پایان دفاعیات این وکیل قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند

شما می توانید 30 تا 50 میلیون تومان در ماه، از اینترنت درآمد داشته باشید و شغل رویایی خودتان را بسازید ...
برای کسب اطلاعات بیشتر لطفا بر روی بنر زیر کلیک بفرمایید :